پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403

دبستان و پیش دبستانی دخترانه غیر دولتی هوشمند فرشتگان

چگونه تخته سیاه آموزش و پرورش را دگرگون کرد؟
نویسنده خبر : مدیر سایت    
شنبه 30 فروردین 1399
    
تعداد بازدید: 6307
    
زبان : فارسی
         
دسته بندی : عمومی
    

تصویر آشنایی که ما از کلاس در ذهن داریم، یعنی یک تخته‌سیاه و مجموعه‌ای از نیمکت‌ها که روبه‌روی آن چیده شده‌اند، قدمت چندانی ندارد. در واقع، بیش از دویست‌سال نمی‌گذرد از دورانی که مخترعی ناشناس پیشنهاد استفاده از تخته‌سیاه را در کلاس داد. پیشنهادی که خیلی زود چنان فراگیر شد که دیگر هیچ‌کس دوران قبل از آن را به یاد نمی‌آورد. اما دقیقاً با شناخت شیوه تدریس پیش از رواج تخته‌سیاه است که میزان انقلابی‌بودن آن روشن می‌شود

لیویا گرشون، جی.‌استور دیلی — کدام فناوری بیشترین تغییر را در کلاس‌های درس ایجاد کرد؟ تخته هوشمند؟ لپ‌تاپ؟ استیون دی. کراس1، در مقاله‌ای که در سال 2000 درباره کامپیوترها در آموزش و پرورش نوشت، استدلال کرد این فناوری حدود دو قرن است وجود دارد: تخته‌سیاه. و می‌گوید اگر می‌خواهیم بفهمیم که معلمان چگونه فناوری را پذیرفتند، باید تاریخ تخته‌سیاه را بررسی کنیم.

کراس می‌نویسد، برای فهمیدن تاثیر تخته‌سیاه، باید بدانیم مدارس قبل از وجود تخته‌سیاه چه شکلی بودند. حدود سال 1800، اکثر مدارس آمریکا کلبه‌های چوبی تک‌اتاقه‌ای بودند که در یک طرفشان شومینه و در طرف دیگرشان یک پنجره بود. «درسِ نوشتن» به این معنی بود که دانش‌آموزان به‌تنهایی به کار مشغول می‌شدند و قلم‌های پَر غاز را می‌تراشیدند و متن‌ها را رونویسی می‌کردند.

وقتی ایده تخته برای اولین بار، در اوایل قرن نوزدهم، مطرح شد، مایه اعجاب معلمان و کارشناسان آموزش شد. در 1841، یکی از آموزگاران گفت که مبدعِ ناشناس تخته‌سیاه «سزاوارِ این است که در شمار خدمت‌گزاران دانش و علم قرار گیرد، و شاید در شمار بزرگ‌ترین نیکوکارانِ نوع بشر». در همان حدود، نویسنده دیگری تخته‌سیاه را به‌دلیل «منعکس‌کردن نحوه عمل، شخصیت و خصوصیت ذهنِ فردی» تحسین کرد.

مهم است به یاد داشته باشیم که بودجه مدرسه و نسبت دانش‌آموز به معلم، در ابتدای قرن نوزدهم، در مقایسه با ناحیه‌های آموزش و پرورشیِ مدرن، مضحک به نظر می‌رسد. در آن زمان ممکن بود که یک معلمْ مسئول صدها دانش‌آموز باشد، و بودجه بسیار اندکی هم برای لوازم در اختیار داشته باشد.

کراس می‌نویسد، در این شرایط، یک راهِ شاخصِ استفاده از تخته‌سیاه، برای بهبود آموزش، شیوه لنکستری بود که به نامِ آموزگار بریتانیایی، جان لنکستر2، شناخته می‌شد. لنکستر راه‌های خاصی را برای آرایش فیزیکی کلاس پیشنهاد کرد که معلم بتواند هم‌زمان به گروه بزرگی از دانش‌آموزان آموزش دهد. تخته، مثل نمودار دیواری، لوح، و میز شنی، در این شیوه نقش کلیدی ایفا می‌کرد، چرا که باعث می‌شد نیاز به خرید کتاب، کاغذ و جوهر کاهش یابد. تخته‌سیاه، که ممکن است به ‌سادگیِ یک تخته چوبی باشد که به رنگ مشکی درآمده، به دانش‌آموزان و معلمان این امکان را می‌دهد که نوشته‌ها یا مسائل ریاضی را به کلِ کلاس نشان دهند.

کراس می‌نویسد تخته‌سیاه خیلی زود به بخش «طبیعی» آموزش تبدیل شد. کلاس درس بدون تخته، یا خویشاوند نزدیکش وایت بُرد، کلاس نبود. از طرف دیگر، دست‌کم زمانی‌که کراس مقاله‌اش را می‌نوشت، کامپیوتر کمی نامتعارف بود، یعنی چیزی بامزه و پرزرق‌وبرق بدون اینکه راه مشخصی برای شرکت در فعالیت‌های آموزشی داشته باشد. او می‌گوید، برای اینکه تکنولوژی جدید پذیرفته شود، باید کاری را که معلمان همین حالا انجام می‌دهند بهتر کند، نه اینکه صرفاً خیل جدیدی از زنگ و بوق پدید بیاورد که معلمان را نگران کند. قیمت نسبی کامپیوتر، در مقایسه با تخته، نیز مانعی بر سر پذیرش گسترده‌اش بود.

17 سال بعد از مقاله کراس، کامپیوتر از هر زمان دیگری ارزان‌تر است و بسیاری از معلمان راه‌هایی یافته‌اند که برای بهبود کلاس‌هایشان از آن استفاده کنند. با ادامه این روند، نتیجه نهایی ممکن است مثل اتفاقی باشد که برای تخته‌سیاه، لامپ الکتریکی و انواع دیگر نوآوری‌هایی که زمانی انقلابی بودند رخ داد: اینکه دیگر کامپیوتر را «فناوری» نبینیم.

پی‌نوشت‌ها:

• این مطلب را لیویا گرشون نوشته است و در تاریخ 28 دسامبر 2017 با عنوان «How Blackboards Transformed American Education» در وب‌سایت جی.استور دیلی منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ 30 بهمن 1397 با عنوان «چگونه تخته‌سیاه‌ آموزش و پرورش را دگرگون کرد؟» و ترجمه الهام آقاباباگلی منتشر کرده است.

•• لیویا گرشون (Livia Gershon) نویسنده‌ای ساکن نیوهمپشایر است. نوشته‌های او در آتلانتیک، ایان و دیگر مطبوعات به انتشار رسیده‌اند.

[1] Steven D. Krause

[2] John Lancaster